۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید مدافع حرم» ثبت شده است

کجا می روید ...

شهید مدافع حرم سید امین موسوی

شهید مدافع حرم سید امین حسینی

مردم این زمانه مرا سرکوب میکنند که کجا می روید ...

و برای چه کسی می جنگید ؟

اما اینان غافلند که ما خود نمی رویم ،

گویی ما را صدا می زنند ...

قلبمان پایمان را به حرکت وا می دارد ...

جز اینکه دختر علی علیه السلام

 

و سه ساله حسین علیه السلام

 


بر روی اسم ما مهر شهادت زده اند؟

من جوابی جز این ندارم که خون ما رنگین تر از قاسم و اکبر حسین علیه السلام نیست .

منبع : سایت 50 سال عبادت


قرار شب های جمعه فراموش نشه ...

یاد شهدا شب جمعه



مشاهده فهرست مطالب مرتبط با شهدا



  • sardare kheybar
  • پنجشنبه ۱۹ مرداد ۹۶

پاسبانی از حرم واجب تر است ...





شهید مدافع حرم علی امرایی

گزیده ای از وصیت نامه ....
به زیارت غریب کربلا بروید

 و سلام مرا به آقا برسانید

بگویید ارباب غریبم دلم برایتان تنگ شده بود که بیایم ولی دیدم که در حال حاضر پاسبانی از حرم خواهر و دخترتان بر من واجب تر است...

                                 

من به آرزویم رسیدم.

راستی یک سفر امام رضا(علیه السلام) به جای من بروید .

خیلی دلم تنگ امام رضاست.


ای پسر سبز قبای علی

بر تو بود جود عطای علی

همه شب نهاده‌ام سر چو  بر آستانت

که رقیب در نیاید به بهانه گدایی

اگر حسین ما نبود عشق این همه زیبا‌ نبود

چیزی به نام عاشقی تو سینه ماها نبود.

یاعلی مدد

 

مشاهده فهرست مطالب مرتبط با شهدا

 

  • sardare kheybar
  • جمعه ۱۳ مرداد ۹۶

شاید پست آخر ...


علی عسگری


ابتدا آغاز دهه کرامت ، ولادت حضرت معصومه (سلام الله علیها) و روز دختر را تبریک میگویم .


شهید مدافع حرم علی عسگری

امام جماعت حرم حضرت رقیه(سلام الله علیها) نقل می کند :

سه روز قبل از شهادت شهید عسگری با چند تن از مجاهدین لبنانی پیش ما آمدند .

به او گفتم آقای عسگری چند ماه است که سوریه هستی یک سفر به ایران برو سری به خانواده و پدر ومادرت بزن .

شهید عسگری با نگاه معنادار و لبخند ملایمی که بر چهره اش جاری بود جواب داد: آیا فکر می کنید من به اراده خودم به اینجا آمده ام؟

من مولایم امام حسین (علیه السلام) را در خواب دیدم حکم جهاد در سوریه به من داده و نتیجه آن را هم که شهادت است به من وعده داده و بازگشتی در کار من نیست .


سنگ نوشته زیبای مزار شهید :

 


اما کلام آخر :

به خدا میخواستم بمانم و از شهدا برایتان بنویسم .

به عشق سردار خیبر ...

حتی شادتر و سرزنده تر از همیشه ...

گاهی دوست داری بمانی اما دلیل آمدنت ، دلیل رفتنت میشود ...

نمی دانم ! شاید خدا کمکم کرد و دوباره برگشتم ...

حلالم کنید و این حقیر را از دعای خیرتان فراموش نکنید .

عیدتان مبارک

یاعلی

  • sardare kheybar
  • دوشنبه ۲ مرداد ۹۶
تقدیم به سردار خیبر

"حاج محمد ابراهیم همت"

همتی بود در آن همت مردانه تو

عزتی بود در آن عزم شجاعانه تو

کرد ثابت به همه عشق حسینی تو را

ترک سر کردن تو ، رفتن جانانه تو